مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کو دک و نوجوان عابد
مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کو دک و نوجوان عابد

رشد شناختی

از بسترهایی که می­توان به ­وسیله­ی آن تحول شناخت را بررسی نمود، پیگیری سیر تحول کارکردهای اجرایی در انسان است. کارکردهای اجرایی، سیستم کنترلی است که وظیفه­ی اصلی آن تنظیم­گری ابعاد شناختی اعم از افکار و  هیجانات می­باشد. کارکردهای اجرایی مجموعه ای از مهارت های ذهنی هستند که در انجام کارها و فعالیت ها کمک میکنند. این مهارت ها انسان را به برنامه ریزی، توجه، تمرکز، به خاطر سپردن دستورالعملها و انجام موفقیت آمیز وظایف متعدد قادر می­سازند و توسط منطقهای از مغز به نام لوب پیشانی کنترل می­شوند. هرچه از این سیستم بیشتر استفاده شود کارکردهای اجرایی کامل­تر، قوی­تر، باثبات­تر و اجرایی­تر می‎شوند و برای همین است که انتظار داریم سیستم فراشناخت ما در بزرگ­سالی هرچه بهتر کار کند. تحول شناخت در بزرگ­سالی در حوزه سیال متبلور و خرد پدیدار می شود.  هوش متبلور به دانش و معلومات کسب­شده توسط بزرگ­سالان اشاره دارد که شبکه­­ای از اطلاعات را تشکیل میدهد. کسانی که بر تحول شناخت در بزرگسالی اشاره دارند معمولا هدف خود را بر دانش متبلور متمرکز ساخته­اند. از این روی، فعالیت­هایی چون خواندن کتاب و یا گروه­هایی که در آن­ها دانش به اشتراک گذاشته می­شود. این نوع از هوش در سنین بزرگ­سالی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا بزرگسال به ­وسیله­ی آن­ها دانش گذشته خود را بازسازی می­کند و این خود به تقویت کارکردهای اجرایی و تقویت پیوندهای قدیمی منجر می­گردد. هوش سیّال از نظر کتل توانایی درک روابط، مستقل از تجربه یا دستورالعمل قبلی در رابطه با آن است. هوش سیّال، قابلیت تفکر و استدلال انتزاعی و حل مسائل است. این قابلیت مستقل از یادگیری، تجربه و آموزش در نظر گرفته می‌شود. نمونه‌هایی از به کارگیری هوش سیّال عبارت است از حل معماها و دستیابی به راهبردهای حل مساله. در واقع، هوش سیال به ظرفیت شناختی فرد حین انجام فعالیت­های روزمره و حل مسائل اشاره دارد. از این روی، در بزرگسالی هوش سیال روبه افول می­باشد؛ یعنی ظرفیت شناختی در لحظه، که فارق از یادگیری­های گذشته است و نشان از قوت دستگاه شناختی فرد دارد، در بزرگ­سالی روبه کاستی می­نهد. باید در نظر داشت که هوش سیال در دوران بزرگ­سالی به طور کلی از بین نمی‎برود؛ بلکه بر اساس یک ماهیت زیستی روبه افول، در کارکردهای آن ضعف ایجاد می­شود. از طرف دیگر، خرد آمیخته­ای از دانش ضمنی و غیر ضمنی در یک حیطه­ی تخصصی است که از طریق انباشت آن در طی سالیان، خبرگی را در بزرگ­سال به ارمغان می­آورد. طبیعی است با افزایش سن افراد، این خصیصه نیز غنی می­گردد. بنابراین، از جمله رویکردهایی که به تحول شناخت در بزرگ­سالی می­پردازد، همین شکل­گیری خرد می­باشد. نکته­ی مهم در بحث خرد، ایجاد درایت و خیرخواهی برای دیگران است؛ به بیانی دیگر، تفاوت هوش با خرد در این است که فرد خردمند، منفعت دیگران را نیز در نظر می­گیرد؛ حال آنکه فرد باهوش با وجود دانش تخصصی و کارآمد در یک حیطه، تنها منفعت خود را کانون توجه قرار می‏دهد. بر همین اساس نظریهپردازانی مثل استرنبرگ معتقد هستند که جهان با هوش گشته؛ اما خردمند نشده است؛ چونکه امروزه منفعت فردی بیش از منفعت جمعی مطلوب تلقی می­شود. براساس نظریه بازنمایی در تحول شناخت یک ساختار سه­گانه تعاملی شامل: تحول بازنمایی­ها، کارکردهای کنترلی (اجرایی) و بافت، فرایند تحول فرد را هدایت میکند. بازنمایی ذهنی: شامل رمز­گردانی محیط بیرون در داخل ذهن می­باشد. این نمادسازی تمامی علائم محیطی اعم از شناخت گرم (هیجانی-اجتماعی) و سرد (غیر هیجانی) را شامل می­شود. در تحول شناخت مبتنی بر این نظریه، بازنمایی­ها از ابتدا در محیط شکل گرفته، رفته­رفته پیچیده تر شده و تکامل می­یابد، به­طوریکه دیگر برای عمل در محیط، نیازی به حضور در محیط عینی نیست و فرد قبل از انجام عمل، ابتدا بر روی بازنمایی­های خود در ذهن عمل کرده، سپس در بافت وارد شده و بر اساس آن بازنمایی عمل کرده، هدف خود را دنبال می­کند. هرچه برروی بازنمایی­ها بیشتر عمل انجام شود، فرایندهای کنترلی یا همان کارکردی از قابلیت و ورزیدگی بیشتری برخوردار خواهند شد. فرایندهای کنترل: فرایندهای کنترل بسیار به کارکردهای اجرایی شبیه هستند و اشاره به فرایندهای شناختی دارند که حین انجام یک عمل، کنترل و تسلط بر آن عمل را برعهده می­گیرند. از جمله­ی آنان می­توان به سرعت پردازش، یادآوری، منابع توجه و بازداری اشاره کرد. بافت: اشاره به محیط اطراف فرد در حال تحول دارد که در زمینه­ آن فرد دست به عمل روی محیط می­زند. با توجه به این نظریه، حافظه معنایی تحت تأثیر شدید بازنمایی­ها و حافظه تصویری تحت تأثیر فرایندهای کنترلی (کارکردی) قرار دارد. بازنمایی ها از سنین کودکی شروع شده تا بزرگ­سالی ادامه می­یابند و تا پایان عمر دست نخورده باقی میمانند، برای همین است که در بزرگ­سالی نیز هوش متبلور؛ یعنی یادگیری برمبنای دانش قبلی کماکان حضور دارد. با این حال، در همین سنین بزرگ­سالی با کاهش عمل بر بازنمایی­ها روبه­رو هستیم؛ یعنی فرایندهای کنترلی یا همان اجرایی رو به افول می­رود و درواقع تسلط بر آن­ها کاهش می­یابد، لذا حافظه تصویری که وابسته به فرایندهای کنترلی است، افت می­کند و فرد تصاویر و رویدادها را همانند گذشته به یاد نمی­آورد. در واقع، حافظه معنایی که به بازنمایی وابسته است، برایش مشکلی پیش نمی­آید؛ چون بازنمایی در تمامی سنین برقرار است و فقط نوعش تغییر می­کند؛ حال آنکه حافظه رویدادی که وابسته به فرایندهای کنترلی است، به دلیل ضعف این فرایندها در پیری، با ضعف مواجه می­گردد.

نظرات 1 + ارسال نظر
رسول جمعه 5 بهمن 1397 ساعت 12:18

درود برشما خوبه زنده باشید.
نوشته های شما آموزنده است.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.