مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کو دک و نوجوان عابد
مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کودک و نوجوان عابد

مرکز مشاوره کو دک و نوجوان عابد

فرهنگ، بافت و تحول

اصطلاح فرهنگ اولین بار در سال 1871 توسط ادوارد تیلوربکار رفت. از نظر تیلور، فرهنگ یک کل پیچیده است که دانش، باور، هنر، قانون، اخلاق، زبان و دیدگاههای مشترک، آداب و رسوم اجتماعی و هر توانایی که توسط انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب میشود را در بر میگیرد. تحقیقات مربوط به فرهنگ درک ما را از چگونگی تاثیر تجربیات اجتماعی بر تقکر، تواناییها و مهارتهای ذهنی و همچنین شیوههای رشد شناختی کودکان گسترش داده است. اُجبو فرهنگ را مجموعهای از رفتارهای سنتی، کدها یا رمزها، ارزش‏ها و نمادها میداند. هارِست ملاک عبور از یک مرحله به مرحله دیگر را آزمایههای تحولی میداند. آزمایههای تحولی ملاکهای وابسته به فرهنگ هستند و به مهارت، دانش، کارکردها و نگرشهایی اشاره دارند که افراد باید در مقاطع زمانی خاصی از زندگیشان فراگیرند. آزمایه‌های تحولی برای رسدن به بزرگسالی از نظر هارِست عبارتند از: پذیرش فرد توسط خودش، استقلال هیجانی، کسب نقش جنسی مردانه یا زنانه، کسب روابط جدید و رشدیافته با هر دو جنس، کسب ارزش‌های ااخلاقی، آمادگی برای یک حرفه، آمادگی برای ازدواج و تشکیل خانواده. آرنِت معتقد است که فرهنگ الگوی پویای سنتها، باورها و ارزش‌ها، هنر و تکنولوژی است و عوامل فرهنگی - اجتماعی، تعیینکننده دیدگاه هر جامعه نسبت به دورههای تحول است. از نظر وی، هر فردی برای عبور از دوره نوجوانی به بزرگسالی مرحله تحولی دیگری تحت عنوان پیش بزرگسالی را تجربه میکند و طول این دوره از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. افراد در طی این دوره تحولی پنج خصیصه مهم را تجربه میکنند: 1) احساس بینابین بودن؛ فردی که در این دوره است خودش را نه بزرگسال میداند و نه نوجوان. 2) اکتشاف هویت؛ در حیطههای کار، عشق و جهانبینی. 3) تمرکز بر خود؛ نه به معنای خودمحوری بلکه به این معنا که در قبال دیگران تعهدی ندارد. 4) ناپایداری و عدم ثبات؛ از منظر شغل، تحصیلات، اقامت و روابط عاشقانه. 5) دوران احتمالات؛ هدایت زندگی در مسیرهای متعدد و انتخاب کردن از بین مسیرهای مختلف زندگی. آدامز و مارکز، فرهنگ را الگوهای ضمنی و آشکار نهادها، ایدهها و رفتارهایی می‌داند که ریشه تاریخی دارد. این الگو هم تحت تاثیر نهادها هستند و هم انتظارات محیطی را شکل میدهد، هم ایجاد کننده رفتار است و هم از رفتارها تاثیر میپذیرد. بنابراین، فرهنگ پویاست و دربرگیرنده معناهایی است که در جامعه وجود دارد. فرهنگ قدرتمند میشود زیرا از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد، جامعه انسانی فرهنگ را به وجود می‏آورد و تغییر می‏دهد. از نظریه پردازان جدید در زمینه رشد انسان، برونفن برنر میباشد. نظریه سیستمی او طی ٢٠ سال گذشته، دیدگاهی متفاوت و کامل در مورد تاثیرات بافتی بر رشد انسان  ارائه کرده است. وی فرد را بصورت سیستم پیچیدهای از روابط در نظر میگیرد،که چندین سطح از محیط اطراف بر او تاثیر میگذارند. از آنجایی که آمادگیهای زیستی کودک و نیروهای محیطی با هم پیوند میخورند، وی نظریه خود را الگوی زیست بوم شناختی میداند. نظریه برونفن برنر بر زمینههای اجتماعی که در آن مردم زندگی میکنند و افرادی که بر تحول آنها تأثیر میگذارد تمرکز دارد.در نظریه وی محیط به صورت ساختارهای مختلفی در نظر میگیرد که هرکدام از این ساختارها و لایهها(ازجمله: خانه،مدرسه و..) به گونهای قدرتمند بر رشد فرد تاثیر میگذارند. این ٥ سطح یا نظام عبارت است از: 1) خرده نظام(Microsystem): شامل فعالیتها و الگوهای تعامل در نزدیکترین محیط فرد. رابطهها در این سطح دو طرفه است. مانند تعامل مستقیم با والدین، همسالان و دیگران. برای مثال یک کودک مهربان احتمالا واکنشهای خوشایند و صبورانه والدین را بر میانگیزد، در حالی که یک کودک فعال و بیقرار به احتمال زیاد با قید و بند و تنبیه والدین مواجه خواهد شد. اما شیوه فرزندپروری که هر یک از ان دو کودک تجربه میکنند و منجر به تقویت یا تضعیف رشد آنها میگردد، به سیستمهای محیطی بستگی دارد که روابط والد کودک را تحت تاثیر قرار میدهد. 2) میان نظام(Mesosystem): روابط خرده نظامهایی مانند خانواده و مدرسه و روابط بین دانش آموزان با همسالان را شامل می شود، مانند عملکرد یک زن در مقام مادر و همسر در منزل به تجربههای او در محل کار هم ربط پیدا میکند. یا پیشرفت تحصیلی فرد علاوه بر عملکرد او در کلا س به روابط والدین او نیز ربط دارد. 3) برون نظام(Exosystem): موقعیتهایی را شامل میشود که فرد را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار نمیدهد اما به هرحال تاثیر دارد. مثل  مرخصیهای استعلاجی، برنامههای انعطاف پذیر، مرخصی استحقاقی کمک میکند به پدر و مادر.. یا حتی سیستمهای غیر رسمی مثل  شبکههای اجتماعی دوستان و خانواده با حمایت و رفاقت و.... 4) کلان نظام(Macrosystem): بیرونیترین سطح یک محیط میباشد که درگیر جامعه میشود و شامل ارزشهای فرهنگی و شرایط اقتصادی است که خانوادهها را تحت تاثیر قرار میدهد. 5) نظام تاریخ(Chronosystem): به شرایط اجتماعی _تاریخی رشد کودک اشاره دارد. این نظام همان سیستم پنجم وابسته به زمان است،که بعدها اضافه شده است. برونفن برنر طی سالهای بعدی نظریه خود را بسط داد و آن را PPCT نامید که دارای ٤ عامل اصلی: فرآیند، فرد، بافت و زمان میباشد(واچز و اوانس(٢٠١٠).

Processes: فرایندهایی که مجموعهای از اصول و قواعد خاص هستند و تاثیر مختلفی بر فرد در زمانهای مختلف دارند. فرآیندهای پروگزیمال یا نزدیک، شامل همه نوع تعاملات بین کودک و محیط است که مسئول شایستگی فرزند و رفاه عمومی را دارند. نمونهای از فرآیندها، در پرسشها بیان میشود مانند: آیا کودک از آسیبهای جسمی و روحی محافظت میشود؟ آیا کودک درمورد رفتارهای مناسب آموزش میبیند؟ علاوه بر فرآیندهای پروگزیمال، فرآیندهای دور نیز وجود دارد که این فرآیندها عبارتند از توانایی خانواده در حمایت از کودک و همچنین تعامل با محیطهای دیگر که در آن کودک بخشی از محیط اجتماعی و درگیر با افراد مختلف از طبقات قومی و اجتماعی مختلف میباشد. برخلاف فرآیندهای مجاور(پروگزیمال)، فرآیندهای دور تاثیر غیرمستقیم بر روی کودک داشتهاند.

Person: ویژگیهای شخصی و قومی و افکار و عقاید و... گفته میشود. تاثیر خانواده، مراقبین، و یا همسالان، به وسیله ویژگیهای کودک تعیین میشود. برای مثال کودکان معلول در معرض خطر بیشتری در روابط اجتماعی هستند، همچنین تفاوت بین دختران و پسران در بلوغ، به تفاوت در روابط اجتماعی و عملکرد سالم از نظر زیست شناسی کمک میکند. همچنین متغیرهای فردی، مانند: سن، جنس، خلق،.. میتوانند با تحول مرتبط باشند، این متغیرها بطور مستقیم و غیرمستقیم میتوانند بر فرآیندهای پروگزیمال تاثیرگذار باشند. بطور مثال: شیوههای مراقبت از کودک(فرآیند های پروگزیمال)، براساس خلق وخوی کودک میتواند متفاوت باشد، که به نوبه خود بر رشد و تحول تاثیر میگذارد.

Context: بهترین جزء شناخته شده، در زمینه زیست بومشناختی است و شاید مهمترین از بین ٤ مولفه در مفهومسازی و طراحی مطالعات در مورد تحول کودک میباشد. بافت به مکانهای مختلفی که فرآیندهای پروگزیمال را اصلاح میکند اشاره دارد و شامل محیطهایی میشود که در آن کودک در تعاملات دائمی است (فیزیکی،اجتماعی،اقتصادی) . تعاملات ٥ نظام(خرده نظام، میان نظام، برون نظام، کلان نظام، نظام تاریخی) را شامل میشود.

 Time: مولفههای زمانی برونفن برنر، شامل جنبههای گوناگونی، نظیر: سن، زمان و ماهیت دورهای میشود. یک رویداد تا اندازهای تاثیر بر رشد دارد و تاثیر آن به عنوان زمان پیشرفت کاهش مییابد. رویدادهای ناخوشایندی مانند طلاق والدین،تغییر محل اقامت، میتواند در مقایسه با افراد بزرگتر تاثیر بیشتری بر کودکان داشته باشد. بر طبق نظریه برونفن برنر(١٩٩٧)، رشد فرد، نتیجه تاثیرات متقابل پیچیده سطوح مختلف زیست بوم و فرد میباشد، در واقع ویژگیهای فردی به همراه  ٥ نظام در برگیرنده او، زمینه ساز تحول و در نتیجه رشد کودک میباشد. براساس این نظریه، اگر تمامی این نظامها درست و در ارتباط با یکدیگر عمل کنند، تاثیر مثبتی  کودک خواهند گذاشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.